طلوع خورشید در خطه خراسان / بهمناسبت ورود امام هشتم (ع) به توس و روز مشهد
در دوران معاصر شهر مشهد با مرکزیت حرم مطهر امامرضا (ع) منشأ شکلگیری حرکتهای مهم انقلابی شد و بهعنوان یکی از مراکز مهم تحول و گسترش نهضت عمل کرد.
به گزارش مشهد فوری؛ تأثیر هویتی امامرضا (ع) بر ایران و مشهد با آغاز هجرت ایشان رقم خورد. سفر امام به ایران و حضورشان در نیشابور، نقطه عطفی در تاریخ تشیع خوانده میشود. امام از لحظه حرکت از مدینه تا مرو، از روشهای گوناگون برای شناساندن شیعه بهره بردند و در مدت اقامتشان در مرو، برای پیشرفت اندیشه و اعتقادات مردم خراسان بسیار تلاش کردند.
آن حضرت با تشکیل محافل علمی، کلامی و حدیثی به دفاع از اصول اسلام و فرهنگ اهلبیت (ع) پرداختند و به شبههها و ایرادهای فرق مختلف پاسخ دادند. (تاریخ امامت، ص۲۱۶). تلاشهایی که موجب حرکتی فرهنگی شد که پس از شهادت امام نیز متوقف نشد و امروز ما پس از گذشت قرنها همچنان اعتلای این حرکت دینی و فرهنگی را که در پیوند با حرم مطهر حضرت و شهر مشهد است، مشاهده میکنیم. در ادامه، برخی دلایل شکلگیری این مسیر را بررسی میکنیم.
حضوری که مبنای یک حرکت شد
دوران حضور امامرضا (ع) در مرو که همزمان با حرکت گروهی سادات و شیعیان به ایران بود، دوران آزادی و آسایش نسبی شیعیان بود. حیثیت علمی امام، مهمترین عامل توسعه مذهب شیعه بهحساب میآمد؛ بهویژه که مبانی فکری شیعه نیز در آن شرایط، مشخص شده بود و طبعا مرجعیت علمی امام، توسعه فکر شیعی را در بر داشت.
رجاءبنابی ضحاک که مسئولیت آوردن امام از مدینه به مرو را برعهده داشت، درباره حوادث طول راه نقل میکند که در هیچ شهری از شهرها فرود نمیآمدیم مگر آنکه مردم سراغ او میآمدند و از او درباره مسائلشان استفتا میکردند و تعالیم دینیشان را میپرسیدند. او نیز احادیث زیادی از طریق آبایش برای آنها نقل میکرد. (عیونالاخبارالرضا، ج۲، ص۱۸۰-۱۸۳).
اینجا تربت من است
مشهد همانطور که میدانیم، پیش از شهادت امامرضا (ع) وجود نداشت و در نقلهای مختلف تاریخی، از منطقهای به نام «سناباد» یاد شده است که حضرت رضا (ع) از آن عبور کردهاند. شیخصدوق در اینباره مینویسد: «پس از ورود به سناباد، حضرت رضا (ع) وارد خانه حمیدبنقحطبه شد.
آنگاه نزد قبهای که مدفن هارون است، رفت و خطی بر زمین ترسیم کرد و فرمود: اینجا تربت من است. در آیندهای نهچندان دور، خداوند این مکان را محل اجتماع شیعیان و دوستداران ما قرار خواهد داد. به خدا سوگند هیچ زائری مرا زیارت نخواهد کرد و بر من سلام نخواهد گفت، مگر اینکه خداوند بهواسطه شفاعت ما، آمرزش و رحمت خدا را بر او واجب خواهد ساخت».
مشهدالرضا متولد شد
اما این باغ که همیشه درباره اش صحبت میشود، ملکی از آن حُمیدبنقحطبه، از والیان عربی توس بود؛ باغی که در آن پیش از این، هارونالرشید به خاک سپرده شده بود و ۱۰ سال پس از مرگ هارونالرشید، یعنی در سال ۲۰۳قمری، امامرضا (ع) به شهادت رسیدند و مأمون ایشان را نیز در بقعه هارونی به خاک سپرد. گفته میشود از ابتدای قرن سوم قمری، نام «مشهدالرضا» متولد شد، با این همه تا چند سده بعد، «مشهد» بیشتر زیارتگاهی مهم و مقدس درکنار شهر نوغان بوده است.
«دارالامانی» که شهر شد
آن زیارتگاه در نقطه امن مردم بود و در زمان حمله مغول، پناهگاه امنی برای مردم شد و با حضور مردم در پناه علیبنموسیالرضا (ع) شهر مشهد شکل گرفت و بهتدریج شهر نوغان و قریه سناباد نیز به آن پیوست. در اینباره گفته میشود که در سال ۶۱۷قمری، مشهدِ علیبنموسیالرضا (ع) «دارالامان» خوانده شده است و بسیاری از مردم نوغان و تابران برای نجات جانشان به حریم امامهشتم (ع) پناه آورده و شهری نو ساختهاند. ابنبطوطه در سال ۷۳۴قمری نوشته است: «از جام به طوس رفتیم و از طوس به مشهدالرضا آمدیم که آن نیز شهری بزرگ و پرجمعیت است». مشهد در دوران تیموری به شهری درجهیک در خراسان تبدیل شد و بناهای بسیاری در این دوران در آن ساخته شد.
تأثیر هویتی امامرضا (ع) بر ایران و مشهد با آغاز هجرت ایشان رقم خورد. سفر امام به ایران و حضورشان در نیشابور، نقطه عطفی در تاریخ تشیع خوانده میشود. امام از لحظه حرکت از مدینه تا مرو، از روشهای گوناگون برای شناساندن شیعه بهره بردند و در مدت اقامتشان در مرو، برای پیشرفت اندیشه و اعتقادات مردم خراسان بسیار تلاش کردند.
آن حضرت با تشکیل محافل علمی، کلامی و حدیثی به دفاع از اصول اسلام و فرهنگ اهلبیت (ع) پرداختند و به شبههها و ایرادهای فرق مختلف پاسخ دادند. (تاریخ امامت، ص۲۱۶). تلاشهایی که موجب حرکتی فرهنگی شد که پس از شهادت امام نیز متوقف نشد و امروز ما پس از گذشت قرنها همچنان اعتلای این حرکت دینی و فرهنگی را که در پیوند با حرم مطهر حضرت و شهر مشهد است، مشاهده میکنیم. در ادامه، برخی دلایل شکلگیری این مسیر را بررسی میکنیم.
حضوری که مبنای یک حرکت شد
دوران حضور امامرضا (ع) در مرو که همزمان با حرکت گروهی سادات و شیعیان به ایران بود، دوران آزادی و آسایش نسبی شیعیان بود. حیثیت علمی امام، مهمترین عامل توسعه مذهب شیعه بهحساب میآمد؛ بهویژه که مبانی فکری شیعه نیز در آن شرایط، مشخص شده بود و طبعا مرجعیت علمی امام، توسعه فکر شیعی را در بر داشت.
رجاءبنابی ضحاک که مسئولیت آوردن امام از مدینه به مرو را برعهده داشت، درباره حوادث طول راه نقل میکند که در هیچ شهری از شهرها فرود نمیآمدیم مگر آنکه مردم سراغ او میآمدند و از او درباره مسائلشان استفتا میکردند و تعالیم دینیشان را میپرسیدند. او نیز احادیث زیادی از طریق آبایش برای آنها نقل میکرد. (عیونالاخبارالرضا، ج۲، ص۱۸۰-۱۸۳).
اینجا تربت من است
مشهد همانطور که میدانیم، پیش از شهادت امامرضا (ع) وجود نداشت و در نقلهای مختلف تاریخی، از منطقهای به نام «سناباد» یاد شده است که حضرت رضا (ع) از آن عبور کردهاند. شیخصدوق در اینباره مینویسد: «پس از ورود به سناباد، حضرت رضا (ع) وارد خانه حمیدبنقحطبه شد.
آنگاه نزد قبهای که مدفن هارون است، رفت و خطی بر زمین ترسیم کرد و فرمود: اینجا تربت من است. در آیندهای نهچندان دور، خداوند این مکان را محل اجتماع شیعیان و دوستداران ما قرار خواهد داد. به خدا سوگند هیچ زائری مرا زیارت نخواهد کرد و بر من سلام نخواهد گفت، مگر اینکه خداوند بهواسطه شفاعت ما، آمرزش و رحمت خدا را بر او واجب خواهد ساخت».
ارسال نظر