
احساس می کنم همه درگیریهاو کشاکشهای طلاق بین پسر و عروسم صوری و ساختگی است تا این گونه از مسئولیت نگهداری و سرپرستی فرزندان شان شانه خالی کنند چرا که حدود یک سال است هزینه و مخارج دو فرزندشان را می پردازم
زن ۵۹ ساله که به اتهام توهین و فحاشی از عروسش شاکی شده بود در حالی که بیان میکرد مسئولیت نگهداری از سومین نوه ام را نمی پذیرم با صوری خواندن ماجرای طلاق پسر و عروسش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: پسرم و همسرش زندگی بیدغدغه و آرامی داشتند.
زندگی آنهاعاشقانه بود و به یکدیگر عشق میورزیدند تا این که از حدود یک سال قبل ناگهان ورق برگشت و تند باد سهمگینی زندگی شیرین آنهارا به هم ریخت و زیر و رو کرد.
نمی دانم چگونه پای یک زن دیگر به زندگی آنهاباز شد. پسرم که به یک زن جوان علاقه مند شده بود تصمیم به ازدواج مجدد گرفت اگرچه این ماجرا یک شوک ناگهانی برای خانواده ما بود و هیچ کس این موضوع را باور نمی کرد اما تا چشم بر هم زدیم، پسرم «سیمین» را به عقد موقت خودش درآورده بود.
خیلی زود این ماجرا لو رفت و عروسم که نمی توانست این موضوع را باور کند سر ناسازگاری گذاشت. این گونه بود که درگیری و اختلافات خانوادگی آنهاآغاز شد. دیگر به ظاهر از آن عشق و علاقههاخبری نبود. عروسم بنای لجبازی گذاشته بود و هیچ حرف و حدیثی را در این باره نمی پذیرفت. او مدام می گفت:چرا همسرم با آن زن جوان خوش باشد و به تفریح و خوش گذرانی بپردازد اما من مجبور به خانه داری باشم و از فرزندانش نگهداری کنم.
هر چه عروسم را نصیحت می کردم که «اکبر» اشتباه کرده است بنابراین خیلی زود سرش به سنگ می خورد و به سوی خانواده اش باز می گردد و تو مدتی را به خاطر فرزندانت تحمل کن! اما گوش عروسم بدهکار این حرفهانبود و ادعا می کرد فقط طلاق می خواهد!
عروسم می گفت: شاید هر سختی و نداری را تحمل می کردم اما نمی توانم بی وفایی و خیانت همسرم را نادیده بگیرم در حالی که همه روزهای تلخ و شیرین زندگی را عاشقانه در کنارش بودم!
خلاصه عروسم دادخواست طلاق داد و اختلافات خانوادگی آنهابالا گرفت.
در این میان من سرپرستی دو فرزند کوچک آنهارا به عهده گرفتم تا از درس و مدرسه عقب نمانند.
اگرچه منبع درآمدی ندارم و درآمد همسرم نیز کفاف مخارج زندگی مان را نمی دهد اما هزینههای دو نوه ام را می پردازم تا آینده آنهاتباه نشود. با وجود این پسرم در میان این درگیری ها یخانوادگی به دنبال زندگی خودش رفته است به طوری که حتی نشانی محل سکونتش را هم نمی دانم.
از سوی دیگر نیز عروسم به همراه پسر چهار سالهاش از حدود یک سال قبل به خانه مادرش رفته و نوع پوشش، وضعیت ظاهری و رفتارش کاملا تغییر کرده است!
به او می گویم منزلی برایت اجاره می کنیم و با هر بدبختی است اجاره خانه و مخارج زندگیات را می پردازیم فقط تو در کنار فرزندانت باش و از آنهامراقبت کن! ولی عروسم باز هم مخالفت کرد این در حالی است که از گوشه و کنار میشنوم پسر و عروسم در مکان ها یمختلف با یکدیگر قرار ملاقات می گذارند و حتی در پارکهابا هم قدم می زنند.
عروسم مدتی است که حکم جلب همسرش را در دست دارد اما نمی دانم چرا در یکی از همین قرار ملاقاتها، او را به دست قانون نمی سپارد. همه این رفتارهای مشکوک در حالی صورت میگیرد که عروسم دوست دارد نگهداری از پسر چهار ساله اش را نیز به من بسپارد!
اما من از عهده سرپرستی او برنمی آیم چرا که نوه کوچکم رفتارهای خشن دارد واز نظر روحی چنان به هم می ریزد که حتی لوازم منزل را نیز تخریب می کند! با این حال عروسم از احساسات من سوءاستفاده می کند به گونه ای که روز گذشته نوه چهار ساله ام را سوار بر یک تاکسی اینترنتی به در منزلم آورد و او را مقابل خانه ام رهاکرد.
وقتی از پذیرش نوه ام خودداری کردم کار به توهین و فحاشی کشید و عروسم در برابر دیدگان همسایگان آبروریزی راه انداخت و تهمت ها یزشتی را به من نسبت داد. این در حالی است که احساس می کنم همه این درگیریهاو ماجرای طلاق آنهاصوری است.
احساس می کنم همه درگیریهاو کشاکشهای طلاق بین پسر و عروسم صوری و ساختگی است تا این گونه از مسئولیت نگهداری و سرپرستی فرزندان شان شانه خالی کنند چرا که حدود یک سال است هزینه و مخارج دو فرزندشان را می پردازم
پایگاه خبری مشهد فوری (mashhadfori.com)

زن ۵۹ ساله که به اتهام توهین و فحاشی از عروسش شاکی شده بود در حالی که بیان میکرد مسئولیت نگهداری از سومین نوه ام را نمی پذیرم با صوری خواندن ماجرای طلاق پسر و عروسش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: پسرم و همسرش زندگی بیدغدغه و آرامی داشتند.
زندگی آنهاعاشقانه بود و به یکدیگر عشق میورزیدند تا این که از حدود یک سال قبل ناگهان ورق برگشت و تند باد سهمگینی زندگی شیرین آنهارا به هم ریخت و زیر و رو کرد.
نمی دانم چگونه پای یک زن دیگر به زندگی آنهاباز شد. پسرم که به یک زن جوان علاقه مند شده بود تصمیم به ازدواج مجدد گرفت اگرچه این ماجرا یک شوک ناگهانی برای خانواده ما بود و هیچ کس این موضوع را باور نمی کرد اما تا چشم بر هم زدیم، پسرم «سیمین» را به عقد موقت خودش درآورده بود.
خیلی زود این ماجرا لو رفت و عروسم که نمی توانست این موضوع را باور کند سر ناسازگاری گذاشت. این گونه بود که درگیری و اختلافات خانوادگی آنهاآغاز شد. دیگر به ظاهر از آن عشق و علاقههاخبری نبود. عروسم بنای لجبازی گذاشته بود و هیچ حرف و حدیثی را در این باره نمی پذیرفت. او مدام می گفت:چرا همسرم با آن زن جوان خوش باشد و به تفریح و خوش گذرانی بپردازد اما من مجبور به خانه داری باشم و از فرزندانش نگهداری کنم.
هر چه عروسم را نصیحت می کردم که «اکبر» اشتباه کرده است بنابراین خیلی زود سرش به سنگ می خورد و به سوی خانواده اش باز می گردد و تو مدتی را به خاطر فرزندانت تحمل کن! اما گوش عروسم بدهکار این حرفهانبود و ادعا می کرد فقط طلاق می خواهد!
عروسم می گفت: شاید هر سختی و نداری را تحمل می کردم اما نمی توانم بی وفایی و خیانت همسرم را نادیده بگیرم در حالی که همه روزهای تلخ و شیرین زندگی را عاشقانه در کنارش بودم!
خلاصه عروسم دادخواست طلاق داد و اختلافات خانوادگی آنهابالا گرفت.
در این میان من سرپرستی دو فرزند کوچک آنهارا به عهده گرفتم تا از درس و مدرسه عقب نمانند.
اگرچه منبع درآمدی ندارم و درآمد همسرم نیز کفاف مخارج زندگی مان را نمی دهد اما هزینههای دو نوه ام را می پردازم تا آینده آنهاتباه نشود. با وجود این پسرم در میان این درگیری ها یخانوادگی به دنبال زندگی خودش رفته است به طوری که حتی نشانی محل سکونتش را هم نمی دانم.
از سوی دیگر نیز عروسم به همراه پسر چهار سالهاش از حدود یک سال قبل به خانه مادرش رفته و نوع پوشش، وضعیت ظاهری و رفتارش کاملا تغییر کرده است!
به او می گویم منزلی برایت اجاره می کنیم و با هر بدبختی است اجاره خانه و مخارج زندگیات را می پردازیم فقط تو در کنار فرزندانت باش و از آنهامراقبت کن! ولی عروسم باز هم مخالفت کرد این در حالی است که از گوشه و کنار میشنوم پسر و عروسم در مکان ها یمختلف با یکدیگر قرار ملاقات می گذارند و حتی در پارکهابا هم قدم می زنند.
عروسم مدتی است که حکم جلب همسرش را در دست دارد اما نمی دانم چرا در یکی از همین قرار ملاقاتها، او را به دست قانون نمی سپارد. همه این رفتارهای مشکوک در حالی صورت میگیرد که عروسم دوست دارد نگهداری از پسر چهار ساله اش را نیز به من بسپارد!
اما من از عهده سرپرستی او برنمی آیم چرا که نوه کوچکم رفتارهای خشن دارد واز نظر روحی چنان به هم می ریزد که حتی لوازم منزل را نیز تخریب می کند! با این حال عروسم از احساسات من سوءاستفاده می کند به گونه ای که روز گذشته نوه چهار ساله ام را سوار بر یک تاکسی اینترنتی به در منزلم آورد و او را مقابل خانه ام رهاکرد.
وقتی از پذیرش نوه ام خودداری کردم کار به توهین و فحاشی کشید و عروسم در برابر دیدگان همسایگان آبروریزی راه انداخت و تهمت ها یزشتی را به من نسبت داد. این در حالی است که احساس می کنم همه این درگیریهاو ماجرای طلاق آنهاصوری است.
منبع: روزنامه خراسان
196
اخبار مرتبط2
نظرات
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشند منتشر نخواهند شد.
- پیام هایی که غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشند منتشر نخواهد شد.
- ۲۵ نفر در یک نزاع دسته جمعی در داورزن دستگیر شدند
- متهم به کلاهبرداری ۲۵۰ میلیاردی در سبزوار بازداشت شد
- نشت گاز در مسافرخانه ۲۵ نفر را در مشهد راهی بیمارستان کرد
- نرخ مصوب جدید شله و حلیم در مشهد اعلام شد
- هشدار هواشناسی در مورد بارشهای رگباری و وزش باد در خراسان رضوی
- برف و باران در جادههای خراسان رضوی شدت گرفت
- عملیات احداث سومین ابربیمارستان کشور با حضور وزیر بهداشت در مشهد آغاز شد
- افزایش آمار تصادفات در مشهد نسبت به نوروز سال گذشته
- ۶ مصدوم در انحراف خودرو سواری پژو پارس در محور مشهد _ ملک آباد
- دستگیری و جمع آوری ۷۹۴ سارق،خرده فروش و معتاد متجاهر در مشهد
اخبار ایران و جهان
- هزینه درمان زوجهای نابارور بر عهده دولت خواهد بود/ با تولد فرزند دوم یک خودروی داخلی به مادر اعطا میشود
- قیمتهای عجیب یخچال را ببینید
- فال حافظ شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۰
- جزئیات ممنوعیت هوشمند سفر از اول آذر ماه
- افزایش تبلیغات چند همسری در فضای مجازی با چه هدفی؟
- دهها کشته و زخمی در اعتراضات منطقه سبز عراق
- تنش دریایی میان ایران و آمریکا، چه تاثیری روی مذاکرات احیای برجام خواهد گذاشت؟
- سرنوشت عجیب ۱۰ گمشده که هرگز پیدا نشدند
- فال روزانه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۰
- توطئه خانوادگی برای قتل مرد عتیقه فروش
- نفرت از آمریکا جزو واجبات دین و شعار "مرگ بر آمریکا" شعار مقدس ملت ایران است
- ۳ سال است که حتی نفت خود را به صورت قاچاق می فروشیم/ درآمد دلاری خود را باید مخفیانه وارد کشور کنیم تا قیمت دلار حفظ شود
- پایان آبان ماه؛ ۱۰ لیتر سهمیه سوخت جبرانی واریز می شود
- تسخیرکنندگان سفارت ۴۲ سال بعد چه میگویند؟
- این اندازه توهین به شعور جامعه بیسابقه است!
- سرشاخههای گروهی با عنوان قیام سپید دستگیر شدند
- نخبگان و گروه های جهادی در شهر تهران شاخص های محلی را تغییر خواهند داد/ مدیریت شهری در کنار سایر مسئولین با مشارکت مردم برای حل مشکلات گام برخواهد داشت
- زمان به ضرر ایران در حال گذر است/ بازگشت آمریکا به برجام برای استفاده از مکانیسم ماشه خطرناک است
- افزایش حقوق کارمندان با جیب خالی؟
- آمریکاییها جنگ هیبریدی را با ما شروع کرده اند/ هدف: فشار اعتراض و قطع سرویسهای مورد نیاز مردم است
پیشنهاد ما