راز جسد سوخته زن جوانی که حیوانات نیمی از جسد را خورده بودند/قاتل اظهار پشیمانی نکرد
مرد جوان بعد از مرگ کودک معلولش، خانم پرستار کودک خود را به قتل رساند، این قاتل در دادگاه اظهار پشیمانی نکرد.

به گزارش مشهد فوری ،4 بهمن سال 98 خانواده دختر جوانی به نام پگاه مفقود شدن ناگهانی او را به پلیس اطلاع دادند.
بلافاصله تحقیقات پلیسی برای یافتن ردی از پگاه آغاز شد و در حالی که پدر کودک معلولی که پگاه پرستار او بود به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد، جسد سوخته زن جوان هم در بیابانهای اطراف نسیم شهر کشف شد.
با توجه به ادله و مدارکی که علیه تنها مظنون پرونده در دست پلیس قرار داشت، او راهی برای انکار حقیقت نداشت و به قتل اعتراف کرد.
پرونده قضایی بعد از طی مراحل قانونی برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهم پای میز محاکمه رفت.
در ابتدای جلسه رسیدگی خواهر پگاه به عنوان یکی از شاکیان پرونده پشت تریبون قرار گرفت و گفت:"خواهرم مدتی قبل پرستار فرزند معلول متهم بود.
اما با متهم اختلاف مالی پیدا کرد و در جریان درگیری بین آنها، او خواهر من را کتک زد و به دلیل آسیب جدی که به چشم خواهرم زد، خواهرم از او شکایت کرد. دادگاه متهم را به پرداخت دیه محکوم کرد و قرار شد او دیه را قسطی پرداخت کند اما قسط را پرداخت نکردهبود. برای همین خواهرم مقابل خانهاش رفت و درست همان شب ناپدید شد.
در حالی که این متهم از سرنوشت خواهرم اظهار بیاطلاعی میکرد، متوجه شدیم از کارت عابر بانک خواهرم ۶ میلیون تومان برداشت کرد که تصویر او هنگام استفاده از کارت به ضبط دوربین مدار بسته رسیده بود و همین باعث شد به دام افتد.
بعد جسد سوخته خواهرم در حالی پیدا شد که حیوانات نیمی از جسد را خوردهبودند. بعد از تدفین خواهرم پدرم دق کرد و سه ماه بعد او را هم از دست دادیم.برای همین من و برادرم به عنوان ورثه پدرم، به همراه مادرم ولی دم خواهرم هستیم. ما قصاص قاتل را میخواهیم و تفاضل دیه را هم پرداخت میکنیم. متهم تا به حال برای جلب رضایت اقدامی نکرده و حتی الان در راهرو دادگاه وقتی ما را دید گفت خوب کاری کردم پگاه را کشتم!"
سپس متهم برای دفاع پای میز محاکمه قرار گرفت و در دفاع از خود در برابر اتهام قتل عمد، جنایت به میت از طریق آتش زدن جسد و تخریب اموال مقتول گفت:"همه اتهامات خودم را قبول دارم.
مدتی قبل این خانم به عنوان پرستار فرزند معلول من وارد خانهمان شد.پسرم وقتی ۶ ساله بود به دلیل یک بیماری نادر فلج شد و پزشکان گفتند تا ۱۲ سالگی زنده میماند.
بعد از فلج شدن پسرم، همسرم هم طلاق گرفت. من به تنهایی از پسرم نگهداری کردم و در حیاط خانه مکانیکی میکردم و با مراقبت او را به سن ۱۷ سال رساندم.تصمیم گرفتم برای پسرم پرستار بگیرم تا کمکمان کند.اما از روزی که پای پگاه به خانه ما واقع در خیابان قزوین باز شد، با من اختلاف پیدا کرد.من او را از خانه بیرون کردم اما مزاحمتهای او تمامی نداشت و با بهانههای مختلف به خانه ما میآمد و داد و فریاد میکرد. همین استرسهایی که به پسرم وارد کرد باعث شد که فرزندم تشنج کند و به کام مرگ فرو رود."
متهم در مورد روز حادثه گفت:"مزاحمتهای پگاه باعث مرگ فرزندم شده بود.شب حادثه باز به بهانه گرفتن طلبش بابت دیه درگیری قبلی به خانهمان آمد. باز بحثمان شد و نشست وسط حیاط و میخواست از من شیشه بگیرد و مصرف کند.من که از رفتار او به خاطر مرگ پسرم کینه داشتم با سیم بوکسل او را خفه کردم.بعد جسدش را در صندوق عقب خودروی مشتری انداختم و به بیابان بردم و آتش زدم.وسایلش را هم در کنار جسدش به آتش کشیدم."
قضات دادگاه بعد از شنیدم اظهارات متهم برای صدور رای وارد شور شدند.
منبع: رکنا
345
ارسال نظر