خودزنی داماد در دفترخانه ازدواج / فرزین دست از سر دخترم بر نمی دارد !
: روزی که از دخترم خواستم با برادرزاده ام ازدواج کند هیچ گاه فکر نمی کردم که او به مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی…
: روزی که از دخترم خواستم با برادرزاده ام ازدواج کند هیچ گاه فکر نمی کردم که او به مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی…
مادرم فکر می کرد اگر من با دختر خانواده ای ثروتمند ازدواج کنم سرنوشتم تغییر می کند و از این فقر و تنگدستی رها می شویم…
30 سال با سختی و بدبختی همدم بودم، تکه تکه پارچه ها را زیر سوزن چرخ خیاطی گذاشتم تا حداقل همسرم را در تامین هزینه های…
سال های زیادی را با سختی های وحشتناک گذراندم و دم برنیاوردم اما اکنون که شرایط هولناک دخترم را می بینم به هیچ وجه دیگر…
دیگر نمی خواهم در کنار پدر و مادرم زندگی کنم چرا که وقتی پدرم مرا کتک می زند همه جای بدنم درد می گیرد با آن که هنوز هم…